جمله از حيثِ: مفهوم، نظم طبيعى، فعل، ساختمان، استقلال مفهوم و اثبات و نفىِ پيام، انواعى به شرح زير دارد:
1 - از حيث مفهوم و چگونگىِ ارائه پيام، چهار دسته است: خبرى، پرسشى، عاطفى و امرى.
2 - از حيثِ نظم طبيعى، دو دسته است: دستورمند (مستقيم) و نادستورمند (غير مستقيم).
3 - از حيث فعل، سه گونه است: فعلى، اسنادى و بى‏فعل.
جمله فعلى آن است كه از نهاد و فعلِ تام، ساخته شده باشد؛ مانند: «سيب رسيد».
جمله اسنادى آن است كه از نهاد، مسند و فعل ربطى ساخته شده باشد؛ مانند: «هوا (نهاد) سرد (مسند) است (فعل ربطى)».
جمله بى‏فعل به جمله‏اى گفته مى‏شود كه در ظاهر، فعل نداشته باشد و فعل آن در ژرف ساختِ جمله و يا تقدير و نيت گوينده باشد؛ مثال: «ايستادن ممنوع» / «صبح به خير».
4 - جمله از حيث ساختمان، دو گونه است: ساده و مركب.
جمله ساده، جمله‏اى است كه در آن فقط يك فعل به كار رفته باشد؛ مثال: «احمد پزشك است».
جمله مركب، آن است كه بيش از يك فعل داشته باشد؛ مثال: «درس‏هايت را بخوان تا در امتحان موفق شوى».
جمله پايه و پيرو: جمله پايه، آن قسمت از جمله مركب است كه غالباً غرضِ اصلى گوينده يا نويسنده را در بر دارد. جمله پيرو، آن جزء از جمله مركب است كه همراه جمله پايه مى‏آيد و وابسته به آن است. جمله پيرو، خود معناى كاملى ندارد؛ يعنى جمله‏اى است ناقص كه مفهومى بر جمله پايه مى‏افزايد؛ مثال: «تا شير را باز كردم، آب فوران كرد».
در اين جمله، غرضِ اصلى، فوران كردن آب است (آب فوران كرد) و جمله «تا شير را باز كردم» علت و فوران كردنِ آب را بيان مى‏كند.
براى تشخيص اين دو جمله بايد گفت: آن جمله كه بار مفهوم و غرضِ اصلى گوينده را دارد معمولاً جمله پايه است و ديگرى جمله پيرو.
5 - جمله از حيث داشتنِ استقلالِ مفهوم، دو گونه است: مستقل (كامل) و ناقص.
جمله مستقل يا كامل، آن است كه به تنهايى مفهوم و پيام روشن و كامل دارد؛ مانند: «امام خمينى، عارف و سياست‏مدار بود».
جمله ناقص، جمله ساده‏اى است كه به تنهايى، مفهوم روشن و رسايى ندارد؛ مانند: «كتابى كه خريده‏ام...».
6 - جمله از حيثِ اثبات و نفى پيام، دو دسته است: مثبت و منفى.
جمله مثبت، جمله‏اى است كه وقوع امر يا داشتن و پذيرفتن حالتى را خبر دهد يا طلب كند؛ مانند: «محمود درس مى‏خواند».
جمله منفى يا سلبى، جمله‏اى است كه وقوع امر يا داشتن و پذيرفتنِ حالتى را نفى و سلب نمايد و يا عدم آن را طلب كند؛ مانند: «محمود درس نمى‏خواند».
7 - جمله معترضه: جمله‏اى است كه در ضمنِ جمله اصلى مى‏آيد و اگر آن را حذف كنيم خللى در معنا و مفهوم جمله اصلى پديد نمى‏آيد؛ مانند: «جواد - خدا حفظش كند - جوان مؤدّبى است». (در اين عبارت، جمله «خدا حفظش كند» معترضه است).
8 - جمله‏هاى پيوسته: جمله‏هايى هستند كه به دنبال هم مى‏آيند و از حيث مفهوم با هم ارتباط و پيوستگى دارند، اما همگى جمله‏هاى مستقل و كامل هستند. جمله‏هاى پيوسته، غالباً بدونِ حرف ربط مى‏آيند و معمولاً بين آخرين جمله‏ها، حرف ربط يا قيدى مى‏آورند؛ مثال: «خودنويسم گم شد. همه جا را گشتم. به كيف نگاه كردم. از خواهر و برادر پرسيدم. بالاخره پيدا شد».